مقدمه: «فاطمه صدیق و شهید است» «امام موسی کاظم(ع) » آئین غاطمیا ،حکایت گوهر نابی است که دختر صالح ترین زنان عصر و خدیجه ی کبری زمان است.او دختر و مادر بخشنده ترین،امین ترین،و بزرگ ترین مرد عالم و دختر بهترین بنده ی خدا و پسندیده ترین پیغمبر ،شافع روز جزاء،محمد مختار،اورنده ی کلام باری تعالی و عزیز و نوریه و حوریه ی دل خاتم است.او همسر مولای عدالت ،تنها افریده یخداوندی است که اگر خداوند متعال او را برای فاطمه نمی افرید در سراسر زمین از حضرت ادم گرفته تا هر انسانی بعد از او همسر همتایی برای غاطمه پیدا نمی شد.او مادر سید جوانان اهل بهشت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) است.فاطمه این همه هست و این همه فاطمه نیست.فاطمه فقط فاطمه است.ناتوانی چون من در برابر این عظمت هیچ ندارم که بگویم.ائین فاطیمای من برگ سبزی است تحفه درویش.ملودرامی است از حلول ام ابیها در یک منطقه هند که مردمان هر ساله ایینش پاس می دارند.همه حکایت من تخیل است.اما تمامی روایت های مرتبط با حوریه ی دل محمد مصطفی (ص) سندیت دارد.روابط کاراکترها اساس ستیز و بنیان کنش آئین فاطمیا بر پایه اصول ملودرام پیش می رود.رجاء واثق دارم که بزرگترین گوهر خلقت سیده زنان اهل بهشت کریم تر از ان است که ناتوانی چون حقیر را مدد نکند.پس به امید مدد او دست به قلم بردم و ایمان دارم که پاسخ می دهد.دلتنگ بودم و مآیوس که شاد شدم و خرسند تو نیز بکوش که عظمت در نگاهت باشد نه در انچه می نگری ! رخدادگاه: میدانی سپید به سپید برف.در دل میدان تپه ای اماس کرده گرداگردش هیزم خشک ! دل میدان خون است.بر اماس تپه مصلوبی سپید که به دو زنجیر در دو جهت بندی است.درختی خشک در انتها شاخه هایش ماه ماهی که سرخ است ! در دل اسمان ماه سرخ می درخشید.اسمان دلگیر زمین دلتنگ،دل خون،تنها ! و دیگر هیچ ! صدای شب،سیر سیرک ها،کوکوی برف، پارس سگ و هر از گاهی از دور دست زوزه گرگ. گرداگرد تپه چند فانوس روشن است.بر سپیدی مصلوب سپید تصویر مبهم دخترکی هندی که می رقصد.سازها به غم می گریند.ناگهان بغض اسمان می ترکد پر خروش !اسمان دلگیر است اما نمی گرید.به خشم اسمان انگار بخشی از دل زمین می شکافد پایین تپه پیری فرتوت خفته است. از شکاف زمین «سیتا»هراسیده با فانوسی در دست متولد می شود.اسمان می خروشد.دخترک محو می شود.جز صدای ارام شب صدایی نیست.سیا دزدانه در گوشه ای نهان می شود. سیتا: ایندرا،ایندرا،ایندرا ! ارام نجوا می کند.انگار از پیر زنمی ترسد.مصلوب سفید تکانی می خور
مبلغ قابل پرداخت 22,820 تومان
برچسب های مهم
اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یا