فول فایل

مقدمه: آموزش و پرورش زیربنای توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است . امروزه دیگر نمی توان اهمیت و تناسب آموزش و پرورش را برای آینده جوامع، کم ارزش شمرد و آن را فعالیتی در ردیف و موازی سایر فعالیت ها دانست. به تعبیر میتچل «اگر تنها یک عرصه از عرصه های حیات بشری نیازمند توجه به آینده باشد، آن عرصه، عرصه آموزش و پرورش است.» (مهرمحمدی، 1376) برای رویارویی مؤثر با چالش های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، علمی و اخلاقی، بستری مناسب تر و کارسازتر از نظام تعلیم و تربیت نمی توان یافت. معلم از آن جهت کارگزار و عامل اصلی تعلیم و تربیت به شمار می آید که اهداف اجرایی و نیز متعالی نظام آموزشی، در نهایت توسط وی محقق می شود و به منصه ظهور می رسد. در نتیجه، معلم به واسطه نقش برتری که دارد، باید به بازنمای تمام و کمال خصوصیات و کیفیت های مطلوب هر نظام آموزشی تبدیل شود. تعامل مستمر و چهره به چهره معلم و دانش آموزان به عنوان دو قطب اصلی نظام تربیتی، معلم را در موقعیت ممتاز و منحصر به فردی قرار می دهد که هیچ یک از دیگر عناصر نظام آموزشی از آن برخوردار نیستند. به همین سبب، ضعف و فتور وی می تواند موجب گسست این زنجیره و شکست در دستیابی به اهداف آموزشی و پرورشی شود "بهترین معلم کسی است که دارای قابلیت خلق روش های تازه است... و بهترین روش، روش خاصی نیست، بلکه هنری است متکی به عمل هنرمندانه. هر معلمی باید تلاش کند که در خویشتن، قابلیت کشف روش های جدید را بپرواند." (لئو تولستوی) چکیده: گزارش حاضر در ارتباط با کارورزی1 باهدف مشاهده ی تاملی و دقیق موقعیت های آموزشی و تربیتی، روابط عاطفی و محیط فیزیکی درسطح مدرسه و کلاس درس جهت کسب و توسعه مهارت های حرفه ای صورت گرفته است. برای جمع آوری اطلاعات، همچنین تفسیر و تبیین آنها از روش های مشاهده ، مصاحبه و چک لیست و مطالعه منابع علمی مرتبط استفاده گردیده است. در این گزارش اطلاعات جمع آوری شده از موقعیت های آموزشی / تربیتی، روابط عاطفی و محیط فیزیکی در سطح مدرسه و کلاس درس به صورت نظام مند توصیف شده و با کمک شواهد معتبر مسئله تبیین شده و بر آن مستندات علمی و پژوهشی ارائه شده است. همچنین برای تحلیل موقعیت های واقعی و انطباق آن با یافته های نظری خاطره اولین روز کارورزی و مطالعه موردی در قالب پژوهش روایتی تدوین و گزارش شده است جمع آوری اطلاعات جامع از رویدادها و موقعیت های آموزشی/تربیتی مدرسه و کلاس درس وتفسیر و تبیین آنها باعث کسب مهارت ها و تجارب ارزشمند معلمی گردید. جلسه اول روز پنجشنبه بود (2)که مدارس کارورزی مشخص شد و با قرعه کشی که انجام شد من باید به دبیرستان فاضله می رفتم. صبح با صدای زنگ موبایلم از خواب بیدار شدم ساعت6 بود.(2)لباسهایم را پوشیدم.همیشه انتظار کارورزی را می کشیدم(3) دوست داشتم به عنوان معلم وارد مدرسه بشوم.(3) ساعت 6:20بود.(2)که از خوابگاه خارج شدم(1).پله ها رو دوتا یکی طی کردم وارد سلف شدم (1)و صبحانه ام را برداشتم و داخل کیفم گذاشتم.مدرسه من ناحیه هفت مشهد بود.زودترحرکت کردم. که روز اول با تاخیر وارد مدرسه نشوم.از سلف بیرون آمدم(1) هوا رو به سردی بود.ساعت6:40 نگهبانی بودم (2)دوستم را دیدم گفت: "با آژانس برویم روز اولی می ترسم گم بشیم"(4)آقای محمدی نگهبان دانشگاه به ما گفت:که ما را به مدرسه می رساند.(4)دو نفر از همکلاسی هایم هم سوار ماشین بودند من و دوستم هم سوار شدیم ساعت 6:50 بود.(2) که از دانشگاه خارج شدیم(1)مدرسه آنها قاسم آباد بود.آقای محمدی در راه مسیر ها را به ما نشان می داد و به ما گفت میتوانیم با اتوبوس 100و 1/15 به سید رضی برویم(4) دبیرستان فاضله خیابان سید رضی 41بود.(1) تابلو مدرسه که2در1بود.اول کوچه نمایان بود روی آن نوشته شده بود متوسطه دوره دوم دبیرستان فاضله.در مدرسه سبز رنگ بود.کف مدرسه سیمان بود.نمای مدرسه آجری بود.و دیوارهای مدرسه هم مثل نمای آن آجری بود.وارد مدرسه شدیم.(1)ساعت 7:20 بود.(2)حیاط دبیرستان 100متر بود(1).صفوف منظم دانش آموزان را دیدم که فرم سورمه ای داشتند.معاون مدرسه روبه روی دانش آموزان ایستاده بود و به آنها میگفت:لاک نزنید و مقنعه ها را تنگ کنید که موهاتون بیرون نباشد.(4)خندیدم یاد معاون دبیرستان خودمان افتادم (3)که همیشه درمورد مقنعه دانش آموزان صحبت می کرد..قسمت جلوی مدرسه سایه بانی درست کرده بودند.که زنگ تفریح به مناسبت محرم چایی می دادند.مدرسه 18سال بود که تاسیس شده بود. دیوار های مدرسه نقاشی شده بود و روی دیوار حدیث امامان نوشته شده بود.سمت چپ درب ورودی سرویس های بهداشتی و بوفه مدرسه قرار داشت(1).سمت راست حیاط مدرسه دستگاه های ورزشی بود.سمت چپ حیاط درختکاری شده بود و دربی بود که به مدرسه کناری که نام آن فائزه بود باز میشد.(1) مدرسه هشت کلاس داشت(1) از بین صفوف عبور کردیم و وارد سالن شدیم(1) از یکی از دانش آموزان پرسیدیم دفتر کجاست؟گفت سمت چپ سالن.(4) با مدیر رو برو شدیم در اولین برخورد به صورت ما لبخند زد.(3)و من احساس خوبی داشتم(3).به ما گفت:وارد دفتر معلمان بشویم(4).دفتر معلمان به صورت دو اتاق 4*5بود که به وسیله درب سفید رنگی از هم جدا می شدند(1) دفتر اول که یک میز داخل آن بود و یک کمد که دارای 10 طبقه بود و سمت راست درب ورود قرار داشت. داخل طبقه های آن دفتر کلاسی معلمان به چشم میخورد(1).در اتاق داخلی 8 عدد صندلی قرار داشت که محل نشستن معلمان بود.وسه عدد میز جلوی آنها قرار داشت.و دورتادور چیده شده بود و یک میز بزرگتر که برای مدیر بود و روی آن یک سیستم قرار داشت و جدای از بقیه قرار داشت.دیوار ها به تابلو مزین بودند و سخنانی درباره شان معلم نوشته شده بود.(1)ساعت ورود ما به دفتر 7:15بود.(2) سه نفر از معلمان داخل دفتر بودند که بعدا فهمیدم یکی از آنها معلم زبان خارجه بوده است و از ما درباره دانشگاه فرهنگیان سوال پرسید و گفت: دانشگاه فرهنگیان چقدر امسال زود دست به کارشده است.و از ما پرسید که رتبه کنکورمان چند شده است.وما پاسخ دادیم.(4) از نمازخانه صدای زیارت عاشورا می آمد.دوتا از کلاسهای دهم برای زیارت عاشورا نمازخانه بودند.نمازخانه روبروی دفتر بود(1)سمت راست نمازخانه بورد اعلانات بود که برنامه کلاسها و مسابقات فرهنگی را روی آن زده بودند.و سمت راست بورد پله بود که به طبقه بالا می رفت.سالن مدرسه نسبتا کوچک بود و مدرسه دوطبقه داشت طبقه بالا کلاس های دهم و پیش دانشگاهی و بقیه کلاس ها و آزمایشگاه ها طبقه پایین بودند(1).کتابخانه مدرسه انتهای سالن سمت چپ قرار داشت و هنوز کتابها داخل قفسه ها چیده نشده بود.(1)در ابتدای سالن سمت چپ درب وردی بنری زده بودندکه روی آن قوانین مدرسه را نوشته بودند.ساعت7:20بود (2)که دبیرشیمی مرکز آمد.مدیر ما را به ایشان معرفی کردند.دبیر شیمی سال آخر خدمتشان بود و به ما گفتند: تا حالا دانشجوی کارورزی نداشتم(4). .چون دو نفر بودیم.دوستم با دبیر فیزیک به کلاس دهم تجربی ب رفت و من با دبیر شیمی به کلاس دهم تجربی الف رفتم. ساعت 7:23 بود.(2)وارد کلاس شدیم (1)نگران برخورد دانش آموزان بودم(3) ابتدا معلم و بعد من وارد کلاس شدم دانش آموزان بلند شدند و صلوات فرستادند.از معلم خواستند من را معرفی کند و ایشان من را همکار آینده خود خطاب کردند (4) از آخرکلاس یکی از دانش آموزان گفت:خانم این که خیلی بچه است.(4) دانش آموزان خندیدند(3).