فول فایل

حق زندگی از دیدگاه قرآن کریم مقدمه : دین برنامة کامل و سالمی جهت زندگی کردن است و همان طور که می دانیم اسلام بهترین دین موجود می باشد. بنابراین قرآن که کتاب آسمانی این دین ارزشمند است، مسلماً در رابطه با زندگی و حق زندگی مطالب مهمی را بیان نموده است که به بررسی برخی از آنان می پردازیم. قرآن در بیانات خود، در دفاع از حق زندگی افراد، از جنس خاصی جانبداری نکرده، بلکه از زن و مرد و دختر و پسر و کوچک و بزرگ در این زمینه مطالبی را بیان فرموده است که با دقت به آیات ذیل به این نکتة مهم دست می یابیم. سورة نساء ، آیه 93: وعدة عذاب به کسی که حق زندگی را از کسی بگیرد. « و من یقتل مومنا متعمدا فجزآؤه جهنم خالداً فیها و غضب الله علیه لعنه و اعدّ له غذاباً عظیماَ » هرکس مومنی را به عمد بکشد، مجازات او آتش جهنم است که در آن جاوید معذب خواهد بود، خدا بر او خشم و لعنت کند و عذابی بسیار شدید مهیا سازد. سورة نساء ، آیه 33: وعدة عذاب و هشدار به کسی که خودکشی می کنید. « و لا تقتلوا انفسکم انّ الله کان بکم رحیماً و من یفعل ذلک عدواناً و ظلماً فسوف نصلیه ناراً و کان ذلک علی الله یسیراً» نفس های خودتان را نکشید و خود را برای بتان قربانی نکنید، یا این که در هنگام غضب خود را انتحار نکنید، به راستی که خداوند به شما مهربان است و کسی که از روی تعدّی و تجاوز به غیر و ستم بر خود قتل نفس نماید، زود باشد که او را در آتشی سخت در آوریم و این بر خدا سهل و آسان است. سورة مائده ، آیه 35: ارزش حق زندگی هر فرد. «انه من قتل نفساً بغیر نفس او فساد فی الارض فکانّما قتل الناس جمیعاً و احیاها فکانّما احیی النّاس جمیعا» هر کس دیگری را بکشد بی آنکه کسی را کشته باشد یا در زمین فسادی کرده باشد، پس مانند این است که تمام مردمان را کشته باشد. سورة 17 ، آیه 13: هشدار به کسانی که فرزندشان را می کشند. «و لا تقتلوا اولادکم خشیة املاق نحن نرزقهم و ایّاکم انّ قتلهمکان خطئاً کبیرا » و فرزندان خود را از شدت فقر و تندگدستی نکشید ما به آن ها و شما روزی می دهیم به درستی که کشتن آن ها خطای بزرگی است. سورة 81 ، آیه 9 و 10: واکنش خداوند به کسانی که دخترانشان را زنده به گور می کنند. « و اذا الموءدة سُئِلت بایّ ذنب قتلت » و آنگاه که دختران زنده به گور شده سوال شود که به کدامین گناه کشته شد. نقش وحی در شکوفایی جوامع انسانی تکامل تدریجی جامعه در سایه عنایت مکتب های الهی و به ویژه اسلام به جامعه پیدا شده است البته نموّ آماری در اثر توالد در افراد بشر امری طبیعی است، چنان چه در حیوانات نیز چنین هست ولی حرکت های کیفی آنان یکسان نیست. زیرا افراد جامعه گاهی در مسیر کیفی خود به مرحله ای می رسند که فخرشان به غارتگری است. از باب مثال قبایل عرب جاهلی در بازار عکاظ با طرح میزان غارت خود یا نیاکان خویش فخر و مباهات می کردند و آن چه در قیصرهای روم، کسراهای ایران، خاقان های چین و فرعون های مصر وجود داشت از همین قبیل بود. یعنی رشد کیفی آنان بر اساس «قد افلح الیوم من استعلی» آن که امروز برتری و غلبه یابد او پیروز است، با شکل های گوناگون تحقق پیدا کرده بود. عرب جاهلی زمانی برای پسر خود زن می گرفت و او را لایق تشکیل خانواده می دانست و اقدام به انتخاب همسر برای او می کرد که او بتواند قافله ای را غارت کند تا از این راه ارتزاق نماید و یا در تهاجم های ابتدایی خون بیگناهی را بریزد و از این جهت یک نامور جنگی گردد.